استقلال دختر در ازدواج و آراء مربوط به آن

نوع مقاله : علمی- ترویجی

نویسنده

استادیار مدرسه عالی شهید مطهری

چکیده

مسأله استمرار ولایت پدر و جد پدری بر دختر باکره رشیده در امر ازدواج از مسائلی است که به علت کثرت روایات موجود از عصر ائمه مورد توجه اصحاب بوده است و فقهای متقدم در کتاب‌های حدیثی و فقهی آن ‌را مورد بحث قرار داده­اند. با تتبع تاریخی آثار مزبور در می ­یابیم که فقهای امامیه علی‌رغم اتفاق‌نظر بر ولایت پدر یا جد پدری بر صغیره یا باکره غیررشیده، در استمرار ولایت پدر و جد پدری بر دختر باکره بالغه رشیده اختلاف نظر دارند. مجموع اقوال ایشان را می­توان در پنج قول جمع ­بندی نمود. منشأ اختلاف فقها، تکثر و تنوع روایات است. از میان اقوال پنج­گانه، قول استقلال باکره بالغه رشیده در امر ازدواج را بسیاری از فقهای امامیه از متقدمان و متأخران  اختیار نموده ­اند؛ با این حال، قانون مدنی اخذ اجازه از پدر یا جد پدری را در امر ازدواج ضرورری دانسته است. به­ نظر می ­رسد روش قانونگذار در اغلب موارد بر تبعیت از قول غالب فقهای امامیه است و اخذ اجازه ولی را باید مبتنی بر حفظ مصالح دختر دانست. لذا ضروری دانستن اخذ اجازه از پدر یا جد پدری لزوماً به معنای پذیرش قول استمرار ولایت پدر یا جد پدری نیست. بلکه مصالح و ضرورت‌های اجتماعی قانونگذار را واداشته است تا آن را اعتبار نماید.  برخی از فقیهان نیز به جهت رعایت احتیاط، تحصیل اجازه پدر یا جد پدری را مطلوب دانسته ­اند. با همه این اصول، شناسایی سن رشد برای ازدواج دختر با اراده مستقل خود از ناحیه قانونگذار با توجه به اغلب موارد رشد دختران امری ضروری و اجتناب­ ناپذیر است. در مقاله حاضر، مسائل فوق و جایگاه قول استقلال باکره رشیده در امر ازدواج با استناد به فقه امامیه و حقوق ایران بررسی می‌گردد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Independence of a Girl in Marriage from a Different Point of View

نویسنده [English]

  • Dr.Seyyed Abolghasem Naghibi
Assistant Professor of Shahid Motahhari University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Due to the variety of traditions and sayings since the time of the Prophet the issue of father's guardianship and their permission on a mature virgin daughter's marriage is a matter of concern. The above mentioned issue has been discussed and considered by religious scholars (Faghih) in many traditional books. Diligent research into History shows that there have been many controversies regarding such guardianship due to it's diversity. These controversies can be summed up in five catorgories. One of these five being  the fact that a mature virgin daughter should be independent of her father and paternal grandfather in making decisions  regarding her marriage, where as the civil code requires the consent and permission of the father or paternal grandfather regarding marriage. It seems that in most cases the law makers on the basis of Imamieh (Faghih) (religious scholars) consider the majority opinion to be in favor of the father's consent just for the well being of the girl and to prevent social problems. Legistlation believes that age factor is important in determining independant marriage. In this article the above mentioned issue (independence of a girl in marriage) with reference to Imamieh (Faghih) documents and Iranian Law is discussed.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Quardianship
  • virgin
  • mature
  • Marriage
  • Imamieh (Faghih) jurisprudence
  • Iranian Law

عنوان مقاله [العربیة]

استقلال البنت فی الزواج و الآراء المرتبطة بها

چکیده [العربیة]

إنّ استمرار ولایة الأب و والد الأب علی البنت الباکرة الرشیدة فی قضیة الزواج هو من القضایا التی عنی به أصحاب النبی نظراً الی وفرة الروایات التی وصلت إلینا من فترة الأئمة، و قد درس ذلک الفقهاء المتقّدمون فی الکتب الروائیة و الفقهیة. إننا ندرک من خلال دراسة تاریخیة للآثار المذکورة إنّ فقهاء الإمامیة رغم توافقهم علی ولایة الأب أو والد الأب علی البنت الصغیرة أو الباکرة الرشیدة تنضارب آراؤهم حول استمرار ولایة الأب أو والد الأب علی البنت الباکرة البالغة الرشیدة، و إنّ سبب إختلاف الفقهاء هو کثرة الروایات و تنوعها؛ فیمکن تلخیص آراءهم فی خمسة أقوال قد اختار منها کثیر من فقهاء الإمامیة من المتقدمین و المتأخرین القول الذی یرتأی استقلال الباکرة البالغة الرشیدة. و رغم ذلک قد اعتبر القانون المدنی استئذان الأب أو والد الأب أمراً ضروریاً فی قضیة الزواج. یبدو إنّ طریقة المقنن فی أکثر القضایا تتبع القول السائد بین معظم فقهاء الإمامیة، کما أنه یجب إن یعتبر استئذان الولی داعماً لمصلحة البنت. علی هذا إنّ التآکید علی ضرورة استئذان الأب أو والد الأب لا یعنی بالضرورة قبول القول الذی یرتأی استمرار ولایة الأب أو والد الأب، بل إنّ المصالح الإجتماعیة أدت الی إن یأخذ المقنن هذا الأمر بنظر الإعتبار. و قد استحسن بعض الفقهاء استئذان الأب أو والد الأب نظراً الی توخی الحذر. رغم کل ذلک إنّ أصول تمییز سن الرشد لزواج البنت بإرادتها المستقلة أمر ضروری للمقنن. فی هذا المقال تدرس القضایا المذکورة و مکانة القول الذی یری استقلال البنت الباکرة الرشیدة فی قضیة الزواج استناداً علی فقه الإمامیة و القوانین الإیرانیة.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • الولایة
  • الباکرة
  • البالغة
  • النکاح
  • فقه الإمامیة
  • القوانین الإیرانیة